قرارمون ساعت عشق
کنارِ دلشوره زدن
کنار دلواپسی و
ترس یه وقت نیومدن
عاشقم و عاشقِ تو
از همه دیوونه ترم
قرارمون یادت نره
دیر نکنی منتظرم

عید بریم هاوایی...؟؟!

چیه؟...چته باز اینجوری نیگام می کنی؟ هااان؟ کرواسی؟؟
کی رفته کرواسی؟...ممد؟
خب رفته که رفته؟...یعنی چی؟... که چی بشه نداره که!... بابا تو چرا نمی فهمی...رفته روابطمون رو محکم کنه... مطمئن باش...

الکی خوش

چه میکنه این استقلال
ولی خودمونیم ها... نگم شاید برا بازی بعد پشیمون شم

حرف ناحساب

گفتم:اگه گفتی کی یا کیا از طولانی شدن پرونده هسته ای ایران لذت می برن؟
...یه کم فکر کرد.
گفت:آمریکا؟
گفتم: نه بابا اون که سرش مشغوله عراقه فعلا با ما حال نمی کنه...
گفت: اسرائیل؟
گفتم: سگ کی باشه...!
گفت: روسیه؟ اروپا...؟ سولانا؟... علی یکدست؟
گفتم: نهههه
گفت: بن لادن...جنیفر لوپز...لویی بیست و چندم....؟
گفتم: نچچچچچ
بیست تا سوالش تموم شد...
گفتم: الحق که خنگی... بابا کی بیشتر از حسن [روحانی] و دوستان با این پرونده حال می کنه؟ سردار دارندگی تو ۸ سال حکومتش انقدر سفر خارجکی رفته بود؟ انقد چیز خارجکی دیده بود؟...
------
پول نفت اِ دیگه... صاحاب نداره که...خرج سفر دکتر حسن نشه می دن علی یکدست بخوره... آقا ما برق اتمی نخوایم چی کار باس بکنیم؟!

!!!جوات صولتی!!!

سلام عزیزم؛عزیزم سلام.
دوست دارم عاشقتم والسلام.

شهرآورد[!]۵۸

فوتبال: گل گل گل گل گل.
همین.

توضیح اضافی

آقا سعید فرموده اند که این آهنگ اشک ایشون رو در آورده...؟ نظر شما چیه؟ با وجودی که به نظر ایشون و همه بازدید کننده های عزیز احترام می ذارم. اما واقعا این آهنگ رو دوست دارم. امیدوارم اگه ناراحت تون کرد دکمه stop اش رو بزنین. خوش باشین

شهادت پیروزمندانه امام حسین و یارانش که مردترین مردان روزگار بودند بر همه مسلمانان تبریک و تسلیت باد.

خبردارم...

خبردارم مسلمانید...ولی این زن...که ان شب را بر شهر شما امد..برای تکه نانی..به زور و زیردندان حریص نان فروش شهرتان نالید و نان را زیرپا له کرد و جان در برد...و حالا جرم او له کردن ایمانتان؛ نان است..خبردارم مسلمانید..عجب سنگی به دست نان فروش شهرتان ماندست... ولی شاید نمیدانید ... مسلمان سنگ بر موری زند دیگر مسلمان نیست... وحالا در میان این مسلمانی و این احکام شیطانی... نمیدانم خبر دارید انسانید؟... ولی اما خبردارم... مسلمانید

آهای مسلمون

اون: تو اسمتو می ذاری مسلمون
من:آره! اصلا خود تو... چقدر قرآن خوندی؟
اون:تو فکرشم بخونم ... راستش می دونی آخه من وقت ندارم از این چیزا بخونم... کارای مهمتری دارم... خوندن وبلاگ تو...!